راز موفقیت اقتصاددانان در دنیای سیاست: پیوند علم و سیاست

شکست سیاستهای اقتصادی اغلب به دلیل شکاف بین تحلیل اقتصادی و منطق سیاسی است. اقتصاددانان باید فراتر از مدلسازی، به درک دینامیک سیاسی بپردازند و توصیههای خود را با اهداف سیاسی همسو کنند تا به موفقیت و پایداری سیاستها دست یابند.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد نیوز، در تحلیل شکستهای مکرر سیاستهای اقتصادی، غالباً به طراحی نادرست، ضعف در اجرا و مقاومتهای نهادی اشاره میشود. اما لایهای عمیقتر و کمتر مورد توجه وجود دارد که اغلب نادیده گرفته میشود: شکاف میان «تحلیل و کارشناسی اقتصادی» و «منطق سیاسی تصمیمگیری». بسیاری از سیاستهایی که به مرحله اجرا نمیرسند یا با شکست مواجه میشوند، نه به دلیل کمبود دانش اقتصادی، بلکه به دلیل ناتوانی در اقناع سیاستمداران و سرمایهگذاری بر روایت مناسب برای آنان است. اینجاست که اقتصاددان مشاور سیاستمدار باید نه تنها به عنوان یک مدلساز ماهر، بلکه به عنوان یک بازیگر موثر در عرصه سیاست عمل کند. فقدان هر یک از این مهارتها میتواند به طور چشمگیری شانس تاثیرگذاری توصیههای کارشناسی و تحلیلهای علمی را کاهش دهد.
سیاستمداری که با حمایت گسترده مردم به قدرت رسیده و محبوبیت او با تصمیمات لحظهای و سیاستهای کوتاهمدت دستخوش تغییر میشود، با تابع هدفی پیچیدهتر از اهداف حداکثرسازی رشد بلندمدت یا رفاه بیننسلی روبروست. او باید بقای سیاسی، پایداری ائتلافها، کنترل نارضایتی و مدیریت هزینههای کوتاهمدت را در کنار اهداف اقتصادی بسنجد. در چنین شرایطی، توصیههایی که صرفاً بر جنبههای اقتصادی تاکید دارند، ممکن است به دلیل عدم همخوانی با ملاحظات سیاسی، ناکارآمد باشند.
برای موفقیت در این محیط پیچیده، اقتصاددانان باید تواناییهای خود را فراتر از تحلیلهای عددی و مدلسازیهای اقتصادی گسترش دهند و به درک عمیقتری از دینامیک سیاسی دست یابند. این امر مستلزم توانایی درک و پیشبینی واکنشهای سیاسی به توصیههای اقتصادی و همچنین مهارت در ارائه این توصیهها به شکلی است که با اهداف سیاسی همخوانی داشته باشد. در غیر این صورت، حتی بهترین تحلیلهای اقتصادی نیز ممکن است در عمل بیاثر بمانند.
در نهایت، موفقیت اقتصاددانان در عرصه سیاست به توانایی آنها در ایجاد پلی میان علم اقتصاد و سیاست بستگی دارد. تنها با درک کامل از این دو حوزه و توانایی در تلفیق آنهاست که میتوان به سیاستهای اقتصادی موفق و پایدار دست یافت. این امر نه تنها به نفع سیاستمداران و اقتصاددانان، بلکه به نفع کل جامعه خواهد بود، زیرا به ایجاد سیاستهایی منجر میشود که هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی پایدار و موثر هستند.




