مداخله در بازار ارز؛ چالشی برای اقتصاد صادراتی ایران

بحثهای اخیر درباره عدم بازگشت ارز صادراتی و نقش کارتهای بازرگانی یکبار مصرف، چالشهای جدی برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است. سیاستگذاریهای ناپایدار ارزی و تجاری، انگیزه صادرکنندگان را کاهش داده و به ضرر اقتصاد ملی است. ایجاد ثبات و شفافیت در سیاستها ضروری است.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد آنلاین، در روزهای اخیر، بحثهای فراوانی پیرامون عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات و نقش کارتهای بازرگانی یکبار مصرف در این مسئله به گوش میرسد. این موضوع به نوعی به داستانی میماند که در آن تاجری از حاکم شهر درخواست میکند اجازه دهد فرش خود را به روستای مجاور بفروشد، اما حاکم نیمی از سود را برای خود میخواهد. در این شرایط، تاجر مجبور میشود با استفاده از نام دیگری صادرات خود را انجام دهد تا از پرداخت سهم حاکم بگریزد. این وضعیت، یادآور نظریه فردریش فون هایک است که معتقد است هرچه مداخله بیشتر شود، پیچیدگیها نیز افزایش مییابد.
سیاستگذاریهای بانک مرکزی در این زمینه، به نظر میرسد که با این نوع تفکر همخوانی دارد. تاجران ایرانی که کالاهای خود را با دلار ۱۳۳ هزار تومانی تولید میکنند، با دشواریهای فراوانی مواجهاند تا محصولات خود را در بازارهای خارجی به فروش برسانند. سپس، مجبورند ارز حاصل از فروش را در تالار اول مرکز مبادله به نیمی از قیمت واقعی نقد کنند. این مسئله، سوالات مهمی را در خصوص نوسانات نرخ ارز و تاثیر آن بر قیمت مواد اولیه و کالاها مطرح میکند.
در شرایطی که قیمت مواد اولیه با نوسانات نرخ دلار تغییر میکند، افزایش نرخ ارز به رشد فزاینده قیمت کالاها منجر میشود. اما کاهش نرخ ارز، به همان سرعت در قیمتها منعکس نمیشود. این تناقضات، چالشهای جدی برای اقتصاد صادراتی ایران ایجاد کرده است. تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که عدم ثبات در سیاستگذاریهای ارزی و تجاری، موجب کاهش انگیزه صادرکنندگان برای بازگشت ارز به کشور میشود و در نهایت به ضرر اقتصاد ملی است.
در نهایت، ضروری است که سیاستگذاران با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و پایدار، به ایجاد ثبات در بازار ارز و تقویت انگیزههای صادراتی بپردازند. تنها از این طریق میتوان از چالشهای فعلی عبور کرد و زمینه را برای رشد پایدار اقتصادی فراهم ساخت. در این راستا، شفافیت در سیاستهای ارزی و ایجاد فضای رقابتی سالم برای صادرکنندگان، میتواند به بهبود وضعیت موجود کمک کند.




