آیا چین واقعاً متحدی استراتژیک برای ایران است؟

چین در سیاست خاورمیانهای خود بر توازن و منافع اقتصادی تمرکز دارد و نمیخواهد منافعش در عربستان و امارات را برای ایران قربانی کند. تحلیلگران هشدار میدهند که شراکت راهبردی با چین نباید به خودفریبی در سیاست خارجی ایران منجر شود.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد نیوز، در چشمانداز پیچیده سیاست بینالملل، نقش چین در خاورمیانه بهویژه در ارتباط با ایران، موضوعی است که توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرده است. در حالی که وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، از ۲۱ آذر ماه به امارات، عربستان سعودی و اردن سفر کرده است، تلاشهای پکن برای تقویت نفوذ سیاسی و دیپلماتیک خود در منطقه بیش از پیش آشکار شده است. دکتر فردین قریشی، کارشناس روابط بینالملل، معتقد است که ایران در معماری خاورمیانهای چین، نه بهعنوان محور اصلی، بلکه بهعنوان بخشی از یک توازن چندجانبه مورد توجه قرار دارد.
چین در سیاست منطقهای خود، به جای تکیه بر همبستگی سیاسی با ایران، بر منطق توازن و حداکثرسازی منافع اقتصادی تمرکز کرده است. این رویکرد نشان میدهد که پکن تمایلی ندارد منافع گسترده خود در کشورهای عربستان و امارات را برای تهران قربانی کند. تحلیلگران هشدار میدهند که نگاه اغراقآمیز به شراکت راهبردی با چین میتواند به خودفریبی در سیاست خارجی ایران منجر شود. سفرهای اخیر مقامات چینی به خاورمیانه، بهویژه به امارات، عربستان و اردن، نشاندهنده تلاش هدفمند این کشور برای تعمیق شراکتهای استراتژیک در منطقه است.
با توجه به این دیدگاهها، میتوان پیشبینی کرد که چین در تعاملات خود با ایران، به دنبال حفظ توازن میان منافع اقتصادی و سیاسی خود در خاورمیانه خواهد بود. این استراتژی به پکن اجازه میدهد تا بدون وارد شدن به تعارضات منطقهای، جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در صحنه بینالمللی تقویت کند. در نهایت، به نظر میرسد که روابط ایران و چین، اگرچه مهم و استراتژیک است، اما باید با درک واقعبینانه از اهداف و منافع متقابل مدیریت شود.




