آیا ایران میتواند از چرخه امنیتیسازی خارج شود و به توافق هستهای دست یابد؟

پرونده ایران در سیاست جهانی بهعنوان مسئله امنیتی تعریف شده و منجر به تحریمها و فشارهای دیپلماتیک شده است. تحلیلگران معتقدند تغییر رویکرد سیاست خارجی و گفتوگو میتواند به کاهش تنشها و ثبات منطقهای کمک کند و توافق هستهای راهحلی پایدار باشد.
به نقل از خبرگزاری جهان صنعت نیوز، در دو دهه گذشته، پرونده ایران در عرصه سیاست جهانی بهجای مدیریت در چارچوبهای معمول دیپلماتیک، بهعنوان یک مسئله امنیتی تعریف شده است. این روند با تهدیدات کلامی آغاز میشود و به تحریمهای اقتصادی و اقدامات نظامی منجر میگردد، که در نهایت با واکنشهای تدافعی ایران، همان روایت اولیه را تقویت میکند. این چرخه معیوب، فشارهای خارجی و سیاستهای واکنشی داخلی را بهگونهای در هم میآمیزد که نگاه امنیتی در داخل کشور تشدید میشود و فضای بینالمللی را برای دیپلماسی تنگتر میکند.
در دنیای امروز، امنیت تنها هدفی برای حفاظت از دولتها نیست؛ بلکه ابزاری است که برای محدودسازی و هدایت رفتار کشورها بهکار میرود. هنگامی که یک کشور بهعنوان تهدیدی وجودی معرفی میشود، سیاستگذاری از مسیرهای معمول خارج شده و به اقدامات فوقالعادهای همچون تحریمهای سنگین و فشارهای دیپلماتیک مداوم متوسل میشود. این اقدامات نه بهعنوان انتخاب، بلکه بهعنوان ضرورتی اجتنابناپذیر جلوه داده میشوند. در این شرایط، مسئله دیگر صرفاً اختلاف سیاسی یا رقابت ژئوپلیتیک نیست؛ بلکه تهدید بهگونهای تعریف میشود که واکنشهای شدید را توجیه کند.
با توجه به این شرایط، پرسش اصلی این است که آیا امکان خروج از این چرخه امنیتیسازی وجود دارد و آیا توافق هستهای میتواند بهعنوان راهحلی پایدار مطرح شود؟ تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که با تغییر در رویکردهای سیاست خارجی و ایجاد فضای گفتوگو، میتوان به کاهش تنشها و بازگشت به مذاکرات امیدوار بود. این امر نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی ایران کمک میکند، بلکه میتواند به ثبات منطقهای نیز منجر شود. از اینرو، اتخاذ سیاستهای مبتنی بر همکاری و تعامل میتواند راهگشای دستیابی به توافقی پایدار و متوازن باشد.
در نهایت، برای خروج از این بنبست امنیتی، نیاز به رویکردی جامع و چندجانبه است که هم به مسائل امنیتی و هم به نیازهای اقتصادی توجه کند. با توجه به پیچیدگیهای موجود، تنها از طریق دیپلماسی فعال و تعامل سازنده میتوان به توافقی دست یافت که منافع همه طرفها را تأمین کند و به کاهش تنشها در منطقه کمک نماید. این امر میتواند زمینهساز دورهای جدید از همکاریهای بینالمللی و توسعه اقتصادی باشد که به نفع همه کشورهای درگیر خواهد بود.




