بازتعریف قدرت در یمن: از جنگ فرسایشی تا ائتلافهای شگفتانگیز

یمن از منازعه داخلی به بحرانی پیچیده با تعاملات منطقهای تبدیل شده است. تغییرات در موازنه قدرت و رقابتهای ریاض و ابوظبی، احتمال ائتلافهای غیرمنتظره را افزایش داده و نیاز به تحلیل دقیق برای پیشبینی آینده بحران را ضروری کرده است.
به نقل از خبرگزاری تحلیل بازار، یمن، کشوری که زمانی تنها صحنهای از منازعات داخلی بود، اکنون به میدانی پیچیده از تعاملات و تضادهای منافع محلی و منطقهای تبدیل شده است. این کشور با تداوم جنگ و بنبستهای سیاسی، وارد مرحلهای جدید شده است؛ مرحلهای که در آن دشمنان دیروز ممکن است به ائتلافهای غیرمنتظرهای دست یابند. این تغییرات نه تنها به دلیل بحرانهای جاری بلکه به واسطه تغییر ماهیت این بحرانها رخ داده است؛ از یک منازعه دوجانبه به صحنهای چندلایه که در آن خطوط دشمنی و دوستی به طرز شگفتانگیزی تغییر میکند.
در طول یک دهه گذشته، بحران یمن از یک منازعه سیاسی-امنیتی داخلی به بحرانی ساختاری تبدیل شده است. فروپاشی نهادهای دولتی، شکافهای تاریخی میان شمال و جنوب، ضعف اقتصادی و مداخلات خارجی، همگی به ایجاد وضعیتی منجر شدهاند که هیچ بازیگری به تنهایی نمیتواند نتیجه را تعیین کند. افزایش تعداد بازیگران فعال، از انصارالله در شمال تا شورای انتقالی جنوب و حامیان منطقهای، تعادلهای شکنندهای را ایجاد کرده است که هر لحظه ممکن است دستخوش تغییر شود.
این وضعیت پیچیده نه تنها به دلیل تنوع بازیگران، بلکه به واسطه تغییرات در موازنه قدرت منطقهای نیز قابل توجه است. رقابتهای میان ریاض و ابوظبی و اختلافات ناشی از منافع متضاد این دو قدرت منطقهای، بر پیچیدگی بحران یمن افزوده است. این تغییرات در موازنه قدرت، احتمال شکلگیری ائتلافهای جدید و غیرمنتظره را افزایش داده و بر اهمیت تحلیل دقیق و پیشبینی روندهای آینده تأکید میکند.
در نهایت، آنچه در یمن در حال وقوع است، نه تنها بازتابی از تحولات داخلی بلکه نمودی از تغییرات گستردهتر در موازنه قدرت منطقهای است. این وضعیت نیازمند تحلیلهای دقیق و پیشبینیهای مبتنی بر دادههای اقتصادی و سیاسی است تا بتوان مسیر آینده این بحران پیچیده را ترسیم کرد. با توجه به تحولات جاری، آنچه مسلم است، این است که یمن همچنان در مرکز توجهات منطقهای و بینالمللی باقی خواهد ماند.




