محاسبهگرایی زیستی: افقهای نوین در هوش مصنوعی

نظریه محاسبهگرایی زیستی در هوش مصنوعی، با تأکید بر نیاز به درک عمیقتر از مغزهای زیستی، چالشهای جدیدی را مطرح میکند و میتواند به پیشرفتهای قابلتوجهی در این حوزه منجر شود. این رویکرد به بهبود عملکرد هوش مصنوعی و درک بهتر مغز انسان کمک میکند.
به نقل از خبرگزاری دنیای اقتصاد، در دنیای پیچیده هوش مصنوعی، نظریهای نوین مطرح شده است که به چالشهای بنیادی درک آگاهی میپردازد. این نظریه بیان میکند که هوش مصنوعی دیجیتال، با تمام تواناییهای خود، قادر به بازسازی آن سبک بنیادین محاسبه که تجربه آگاهانه از آن برمیخیزد، نیست. در عوض، دستیابی به شناختی که واقعاً شبیه به ذهن انسان باشد، احتمالاً نیازمند ایجاد سامانههایی است که محاسبه در آنها از دل پویاییهای فیزیکی مشابه مغزهای زیستی ظهور میکند. این دیدگاه نشان میدهد که هر یک از نظریات رایج تنها بخشی از حقیقت را منعکس میکنند و هنوز بخشی از تصویر بزرگتر گم شده است.
در مقالهای تازه، از رویکردی به نام محاسبهگرایی زیستی دفاع میشود که بهطور عمدی تحریکآمیز اما روشنگر است. ادعای اصلی این نظریه این است که پارادایم سنتی محاسبه یا شکسته شده یا دستکم بهشدت با شیوه واقعی عملکرد مغزها ناسازگار است. برای دههها، وسوسهانگیز بوده که تصور کنیم مغزها مانند رایانههای متعارف محاسبه میکنند؛ گویی شناخت چیزی شبیه نرمافزار است که بر سختافزار عصبی اجرا میشود. اما واقعیت این است که مغزها شبیه ماشینهای فوننویمان نیستند و این رویکرد ما را به استعارههای نارسا و توضیحاتی شکننده میکشاند.
این نظریه جدید، با تأکید بر نیاز به درک عمیقتر از ساختار و عملکرد مغزهای زیستی، چالشهای جدیدی را برای توسعه هوش مصنوعی مطرح میکند. با توجه به روندهای اقتصادی و فناوری، پیشبینی میشود که تمرکز بر محاسبهگرایی زیستی میتواند به پیشرفتهای قابلتوجهی در حوزه هوش مصنوعی منجر شود. این رویکرد نه تنها به بهبود عملکرد سامانههای هوش مصنوعی کمک میکند، بلکه میتواند به درک بهتری از مغز انسان و چگونگی عملکرد آن منجر شود.
در نهایت، محاسبهگرایی زیستی بهعنوان یک مسیر نوین و امیدوارکننده در عرصه هوش مصنوعی مطرح میشود که میتواند به بازتعریف مرزهای شناخت و آگاهی منجر شود. با توجه به اهمیت این موضوع در آینده اقتصادی و فناورانه جهان، ضروری است که پژوهشگران و سیاستگذاران به این رویکرد توجه ویژهای داشته باشند و زمینههای لازم برای توسعه و تحقیق در این حوزه را فراهم کنند.




