اکوادور در سال ۱۳۷۸ با دلاریزه کردن اقتصاد خود، از فروپاشی اقتصادی و ابرتورم نجات یافت. این اقدام به رغم از دست دادن کنترل سیاستهای پولی، ثبات نسبی و کاهش تورم را به ارمغان آورد و به عنوان تجربهای آموزنده برای کشورهایی با بحرانهای مشابه مطرح شد.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد نیوز، در آغاز هزاره جدید، اکوادور با چالشی بیسابقه در عرصه اقتصادی مواجه شد. در ژانویه سال ۱۳۷۸، این کشور تصمیم گرفت با کنار گذاشتن پول ملی خود، سوکره، و پذیرش دلار آمریکا به عنوان ارز قانونی، از فروپاشی کامل اقتصادی و اجتماعی جلوگیری کند. این اقدام نه از روی انتخاب آزادانه، بلکه به عنوان آخرین راهحل برای مقابله با بحرانهای عمیق اقتصادی اتخاذ شد. تجربه دلاریزه کردن اقتصاد اکوادور، نمونهای برجسته از هزینهها و فواید از دست دادن ابزارهای نرخ ارز و سیاست پولی مستقل است که میتواند برای سایر کشورها نیز آموزنده باشد.
در سال ۱۳۷۸، اقتصاد اکوادور با کاهش شدید تولید ناخالص داخلی و تورمی مهارناپذیر مواجه شد. این بحران اقتصادی ریشه در مجموعهای از شوکهای خارجی داشت که شامل پدیده النینو ویرانگر، سقوط قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار در هر بشکه و بحرانهای مالی آسیایی و روسیه بود. این عوامل منجر به توقف ناگهانی ورود سرمایه به بازارهای نوظهور و خشکی درآمدهای ارزی دولت شد. در این میان، ورشکستگی سیستم بانکی داخلی نیز به عنوان عامل اصلی بحران اقتصادی اکوادور شناخته شد که نیاز به تغییرات بنیادین در سیاستهای پولی و اقتصادی را اجتنابناپذیر کرد.
دلاریزه کردن اقتصاد اکوادور، گرچه به معنای از دست دادن کنترل بر سیاستهای پولی و نرخ ارز بود، اما به کشور کمک کرد تا از دام ابرتورم رهایی یابد و ثبات نسبی را به اقتصاد بازگرداند. این تجربه نشان میدهد که در شرایط بحرانی، پذیرش ارز خارجی میتواند به عنوان یک ابزار نجاتبخش عمل کند، اما هزینههای بلندمدت آن نیز باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. این تصمیم استراتژیک به اکوادور اجازه داد تا با کاهش تورم و تثبیت اقتصادی، مسیر رشد و توسعه را مجدداً دنبال کند.
در نهایت، تجربه اکوادور در دلاریزه کردن اقتصاد، به عنوان یک نمونه تاریخی مهم، میتواند درسهای ارزشمندی برای سایر کشورهایی که با بحرانهای مشابه مواجه هستند، ارائه دهد. این اقدام، هرچند با چالشها و هزینههای خاص خود همراه بود، اما توانست اقتصاد اکوادور را از سقوط آزاد نجات دهد و به آن فرصت بازسازی و پیشرفت بدهد. بررسی دقیق این تجربه میتواند به سیاستگذاران اقتصادی کمک کند تا در مواجهه با بحرانهای مشابه، تصمیمات آگاهانهتری اتخاذ کنند.
