زنجیرهای نامرئی بر دستان بانک مرکزی؛ تحلیل چالشهای ساختاری در مدیریت بحران ارزی

بانک مرکزی ایران با چالشهای ساختاری و تحریمهای اقتصادی مواجه است که عملکردش را محدود کرده و آن را به خزانهداری تحت فشار تبدیل کرده است. برای بهبود شرایط، نیاز به استقلال بیشتر و ابزارهای استاندارد جهانی است تا بتوان با بحرانهای ارزی مقابله کرد.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد آنلاین، در دنیای پیچیده اقتصاد ایران، بانک مرکزی به مثابه بازیگری در میدان نبردی نابرابر، با چالشهای ساختاری عمیقی مواجه است. این نهاد، درگیر دو زنجیر نامرئی اما قدرتمند است که عملکردش را به شدت محدود میکند. نخست، زنجیرهای بیرونی ناشی از تحریمهای اقتصادی است که دسترسی به منابع ارزی را محدود کرده و توانایی تخصیص بهینه ارز را مختل ساخته است. دوم، سلطه مالی داخلی که بانک مرکزی را مجبور به پولیسازی کسری بودجه مزمن دولت کرده و این نهاد را به موتور تولید تورم تبدیل مینماید.
تحلیلها نشان میدهند که بانک مرکزی ایران فاقد ابزارهای استانداردی است که در سایر کشورها برای مدیریت بحرانهای اقتصادی به کار میروند. نبود ذخایر ارزی قابل دسترس، عملیات بازار باز مؤثر و نرخ بهره کارآمد، در کنار فقدان استقلال سیاسی، این نهاد را به قربانی سیستمی تبدیل کرده است. این وضعیت موجب شده تا بانک مرکزی به اشتباه به عنوان مسئول اصلی بحران اقتصادی شناخته شود، در حالی که خود، قربانی اصلی ساختارهای ناکارآمد است.
ادعای اصلی این تحلیل آن است که بانک مرکزی ایران، به جای یک سیاستگذار پولی به معنای متعارف جهانی، به خزانهداری تحت فشار تبدیل شده است. برای درک واقعیتهای اقتصادی ایران، ضروری است که صورتمسئله از سوءمدیریت به فقدان ابزار و استقلال تغییر یابد. این تغییر نگرش، میتواند به شفافسازی نقش واقعی بانک مرکزی و ارائه راهحلهای مؤثرتر برای چالشهای پیشرو کمک کند.
در پایان، برای بهبود شرایط اقتصادی، نیاز به بازنگری در ساختارهای اقتصادی و سیاسی کشور بیش از پیش احساس میشود. با ایجاد استقلال بیشتر برای بانک مرکزی و تجهیز آن به ابزارهای استاندارد جهانی، میتوان به مقابله مؤثرتر با بحرانهای ارزی پرداخت و مسیر توسعه اقتصادی پایدار را هموار ساخت.




