چرا سعید جلیلی از موفقیتهای اقتصادی دولت اول روحانی چشمپوشی میکند؟

سعید جلیلی، منتقد دولتهای گذشته، از اشاره به رشد اقتصادی دولت اول روحانی خودداری میکند، در حالی که تحلیلگران معتقدند نادیده گرفتن این دستاوردها میتواند فرصتهای پیشرفت را از بین ببرد. نیاز به رویکردی جامع و متعادل برای تحلیل عملکرد دولتها احساس میشود.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد نیوز، در فضای سیاسی و اقتصادی ایران، نقد و تحلیل عملکرد دولتها همواره جایگاه ویژهای داشته است. سعید جلیلی، دبیر سابق شورایعالی امنیت ملی، پس از تجربهای طولانی در مذاکرات بینالمللی، به عنوان یکی از منتقدان سرسخت دولتهای گذشته و حال، بار دیگر به عرصه عمومی بازگشته است. با این حال، در تحلیلهای اخیر خود، او به طرز قابل توجهی از اشاره به رشد اقتصادی چشمگیر دولت اول حسن روحانی خودداری میکند؛ رشدی که در آن دوره، به رغم چالشهای بینالمللی و تحریمهای اقتصادی، توانست بهبود قابل توجهی در شاخصهای کلان اقتصادی کشور ایجاد کند.
در دوران نخستوزیری حسن روحانی، ایران شاهد رشد اقتصادی بیسابقهای بود که بهویژه در زمینههای تولید ناخالص داخلی و کاهش تورم نمود پیدا کرد. این دستاوردها، که با سیاستهای اقتصادی مبتنی بر تعامل بینالمللی و کاهش تنشهای سیاسی همراه بود، به ایجاد ثبات نسبی در بازارهای مالی و افزایش سرمایهگذاریهای خارجی منجر شد. با این حال، جلیلی در نقدهای خود، به جای تحلیل این موفقیتها، به تکرار انتقادات گذشته و تمرکز بر نقاط ضعف پرداخته است، رویکردی که میتواند به جای ارائه راهکارهای عملی، تنها به تشدید تنشهای سیاسی و اقتصادی منجر شود.
تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که نادیده گرفتن دستاوردهای گذشته، به ویژه در زمینههایی که میتواند به بهبود وضعیت کنونی اقتصادی کشور کمک کند، نه تنها به حل مشکلات موجود کمکی نمیکند، بلکه ممکن است فرصتهای پیشرفت را نیز از بین ببرد. به نظر میرسد که جلیلی، با تمرکز بر انتقادات یکجانبه، از ارائه راهکارهای سازنده و بهرهگیری از تجربیات موفق گذشته غافل مانده است. این در حالی است که تحلیل دقیق و جامع از عملکرد دولتهای پیشین، میتواند به شناسایی نقاط قوت و ضعف کمک کرده و راه را برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور هموار کند.
با توجه به چالشهای پیش روی اقتصاد ایران، از جمله تحریمهای بینالمللی و نوسانات بازار جهانی، نیاز به رویکردی جامع و متعادل در تحلیل و نقد عملکرد دولتها بیش از پیش احساس میشود. استفاده از تجربیات موفق گذشته و بررسی دقیق دستاوردها و ناکامیها، میتواند به تدوین استراتژیهای موثرتر برای آینده اقتصادی کشور کمک کند. در نهایت، انتظار میرود که تحلیلگران و سیاستمداران با رویکردی واقعبینانه و سازنده، به جای پاک کردن صورت مسئله، به حل مشکلات اقتصادی کشور بپردازند.




