بازار ارز

سیاست: هنر توزیع قدرت و تعادل نهادی

خلاصه خبر

سیاست به عنوان توزیع عقلانی قدرت، با تمرکز بر تعادل نیروهای قدرت، ثروت و لذت، از فساد و انحصار جلوگیری می‌کند. تقویت سیاست محلی و تمرکززدایی اداری به توزیع عادلانه‌تر قدرت و پایداری نهادهای دموکراتیک و توسعه اقتصادی کمک می‌کند.

به نقل از خبرگزاری دنیای اقتصاد، درک سیاست به عنوان توزیع عقلانی قدرت، نگاهی بنیادین به ماهیت این مفهوم ارائه می‌دهد. هنگامی که قدرت در یک نقطه متمرکز می‌شود و گردش آن از طریق سازوکارهای دموکراتیک مانند انتخابات و تفکیک قوا متوقف می‌گردد، فساد و انحصار به سرعت گسترش می‌یابند و نهادهای مدنی به حاشیه رانده می‌شوند. سیاست در معنای واقعی خود، تدبیر توزیع قدرت است؛ فرآیندی که انتقال قدرت را به صورت قانونی و آرام از یک گروه به گروهی دیگر ممکن می‌سازد و از رکود اجتماعی و انجماد نهادها جلوگیری می‌کند.

قدرت، ثروت و لذت، سه محور اصلی رفتار انسانی به شمار می‌روند و سیاست موظف است سازوکارهای نهادی را برای تعادل این نیروها فراهم آورد. در صورتی که این سه نیرو به رسمیت شناخته نشوند و به صورت متعادل و خوددارانه توزیع نگردند، نظام سیاسی به ایدئولوژی‌های افراطی، حامی‌پروری و رانت‌خواری آلوده می‌شود. بنابراین، سیاست به مثابه هنر موازنه است؛ نه نفی قدرت، بلکه تنظیم آن در چارچوب عقلانیت و پاسخ‌گویی.

پایداری سیاست در سطح ملی بدون تکیه بر قدرت محلی امکان‌پذیر نیست. ستون‌های اصلی دولت ملی، شامل سه قوه مستحکم و اصولی، زمانی دوام می‌یابند که سیاست در سطح محلی و منطقه‌ای نیز تقویت شود. تمرکززدایی اداری و فعال‌سازی شوراهای استانی و شهرستانی، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند به توزیع عادلانه‌تر قدرت کمک کند و به تقویت نهادهای محلی منجر شود.

در نهایت، سیاست به عنوان هنر توزیع قدرت و تعادل نهادی، نیازمند درک عمیق از نیروهای اجتماعی و اقتصادی است. با توجه به روندهای جاری و شاخص‌های اقتصادی، پیش‌بینی می‌شود که کشورهایی که بتوانند به طور مؤثر قدرت را توزیع کنند، از پایداری و توسعه بیشتری برخوردار خواهند بود. این امر نه تنها به تقویت نهادهای دموکراتیک کمک می‌کند، بلکه به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی نیز منجر می‌شود.

آرش رضایی

من آرش هستم؛ پژوهشگری که بیشتر از عدد و رقم، به رفتار آدم‌ها در بازارها علاقه‌منده. مسیر کاری من از دنیای آمار شروع شد، اما حالا بیشتر روی اقتصاد رفتاری و تصمیم‌گیری‌های مالی کار می‌کنم. برام جذابه که بدونم چرا مردم برخلاف منطق اقتصادی عمل می‌کنن و چطور احساسات می‌تونه بازار رو بالا و پایین ببره. سعی می‌کنم تحلیل‌هام ترکیبی از داده و روان‌شناسی باشه.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا