اتحاد ترامپ و نتانیاهو؛ بازیگران اصلی در معادله بیثباتی خاورمیانه

اتحاد ترامپ و نتانیاهو با تمرکز بر بقای سیاسی و دوقطبیسازی، میتواند بیثباتی بیشتری در خاورمیانه ایجاد کند. این سیاستها با تضعیف نهادهای مستقل و بهرهبرداری از بحرانها، به تحکیم قدرت شخصی میپردازند و نیازمند توجه جامعه بینالمللی هستند.
به نقل از خبرگزاری جهان صنعت نیوز، در پی حمله هفتم اکتبر و جنگ ویرانگر غزه، بسیاری انتظار داشتند که دوران سیاسی بنیامین نتانیاهو به پایان برسد. با این حال، او نهتنها در قدرت باقی مانده است، بلکه از سوی دونالد ترامپ به عنوان مردی شجاع و میهنپرست مورد ستایش قرار میگیرد. این اتحاد نشاندهنده همگرایی دو الگوی سیاسی است که میتواند بیثباتی بیشتری را برای آینده خاورمیانه به ارمغان آورد: سیاست بقا به هر قیمتی با تکیه بر دوقطبیسازی، تضعیف نهادهای مستقل و بهرهبرداری از بحرانهای امنیتی برای تحکیم قدرت شخصی.
در تاریخ ۲۱ مهر، آتشبس در غزه برقرار شد و آخرین گروه از گروگانهای اسرائیلی آزاد شدند. در این میان، ترامپ در کنست از پایان عصر ترور و آغاز عصر ایمان و امید سخن گفت. نتانیاهو در ردیف جلو نشسته بود، لبخند بر لب داشت و از رئیسجمهوری آمریکا تشکر میشنید؛ در حالی که بخش بزرگی از افکار عمومی اسرائیل همچنان او را مسئول بزرگترین شکست امنیتی تاریخ این کشور، یعنی حمله هفتم اکتبر، میدانند. برخلاف گلدا مئیر، نخستوزیر پیشین اسرائیل که پس از شوک جنگ ۱۹۷۳ کنارهگیری کرد، نتانیاهو نه مسئولیت پذیرفت و نه کنارهگیری کرد. او شکست اطلاعاتی و نظامی را به طور کامل به گردن ارتش و سرویسهای امنیتی انداخت و از تشکیل کمیسیون تحقیقاتی مستقل خودداری کرد.
این رویکرد نشاندهنده استراتژی بقای سیاسی است که با استفاده از بحرانها و دوقطبیسازی جامعه، به دنبال تحکیم قدرت شخصی است. در این میان، تحلیلگران اقتصادی هشدار میدهند که چنین سیاستهایی میتواند به بیثباتی اقتصادی و اجتماعی بیشتری در منطقه منجر شود. با توجه به روندهای کنونی، پیشبینی میشود که تداوم این سیاستها، نهتنها به افزایش تنشها در خاورمیانه منجر شود، بلکه میتواند تأثیرات منفی بر اقتصاد جهانی نیز داشته باشد.
در نهایت، این اتحاد سیاسی و پیامدهای آن نیازمند توجه جدی جامعه بینالمللی است. با توجه به پیچیدگیهای موجود، ضروری است که سیاستگذاران و تحلیلگران اقتصادی با دقت بیشتری به بررسی این تحولات بپردازند و راهکارهایی برای کاهش تنشها و تقویت ثبات در منطقه ارائه دهند. این امر نهتنها به نفع کشورهای خاورمیانه، بلکه به نفع اقتصاد جهانی خواهد بود.



