فشار نرخ انرژی بر صنایع فلزی؛ چالشی برای رقابتپذیری و توسعه

ساختار فعلی نرخگذاری گاز به مانعی برای رقابتپذیری صنایع بزرگ ایران تبدیل شده و اصلاح آن ضروری است. ادامه استفاده از فرمول غیر اقتصادی فعلی میتواند تولید و پایههای مالی دولت را به خطر اندازد و بر سودآوری و توان رقابتی صنایع تأثیر منفی بگذارد.
به نقل از خبرگزاری تحلیل بازار، در شرایطی که صنایع فولاد، آلومینیوم، پتروشیمی و معدنی با افزایش هزینههای تولید دست و پنجه نرم میکنند، ساختار فعلی نرخگذاری گاز به یکی از موانع جدی بر سر راه رقابتپذیری و توسعه صنعتی تبدیل شده است. در اقتصاد ایران، گاز پس از نرخ ارز رسمی، دومین عامل کلیدی در تعیین سرنوشت صنایع بزرگ به شمار میآید. از پتروشیمیهایی که گاز خوراک اصلی آنهاست تا فولادسازانی که برای ذوب آهن به این حامل انرژی وابستهاند، تمامی این صنایع به شدت تحت تأثیر نوسانات نرخ و تأمین گاز قرار دارند. این وابستگی در طول ۱۵ سال گذشته به یکی از عوامل تعیینکننده در سودآوری شرکتها بدل شده است.
کارشناسان اقتصادی هشدار میدهند که ادامه استفاده از فرمول غیر اقتصادی فعلی برای نرخگذاری گاز، نهتنها تولید را به خطر میاندازد، بلکه پایههای مالی دولت را نیز متزلزل خواهد ساخت. اصلاح این فرمول، به مطالبهای مشترک از سوی زنجیره صنایع انرژیبر تبدیل شده است. در گذشته، بیتوجهی به هزینههای حمل گاز از جنوب کشور تا مرزهای صادراتی، منجر به افزایش غیرمنطقی نرخ گاز خوراک و سوخت شده بود. این مسئله نهتنها بر سودآوری صنایع تأثیر منفی گذاشته، بلکه توان رقابتی آنها در بازارهای بینالمللی را نیز کاهش داده است.
با توجه به اهمیت این موضوع، تحلیلگران اقتصادی بر لزوم بازنگری در سیاستهای نرخگذاری گاز تأکید میکنند. اصلاح این سیاستها میتواند به بهبود شرایط تولید و افزایش توان رقابتی صنایع منجر شود. در غیر این صورت، ادامه روند فعلی میتواند به کاهش سرمایهگذاریها و افت تولید در صنایع انرژیبر بینجامد. این در حالی است که تقویت زیرساختهای انرژی و بهینهسازی نرخگذاری میتواند به رشد اقتصادی پایدار و افزایش درآمدهای دولت کمک کند.
در نهایت، با توجه به شاخصهای اقتصادی و روندهای موجود، پیشبینی میشود که در صورت عدم اصلاح فرمول نرخگذاری گاز، صنایع فلزی و پتروشیمی با چالشهای بیشتری مواجه شوند. این امر نهتنها بر تولید و اشتغال تأثیرگذار خواهد بود، بلکه ممکن است به کاهش درآمدهای ارزی کشور نیز منجر شود. لذا، اتخاذ سیاستهای مناسب و اصلاحات ساختاری، ضرورتی اجتنابناپذیر برای حفظ و تقویت توان رقابتی صنایع بزرگ کشور است.




