بررسی پیامدهای اقتصادی و امنیتی بستن تنگه هرمز

پیشنهاد بستن تنگه هرمز به عنوان اهرم فشار بر غرب، با ریسکهای اقتصادی و امنیتی همراه است و میتواند به تشدید تنشها و تضعیف جایگاه ایران منجر شود. این تنگه حیاتی برای تأمین نفت جهانی است و تصمیمگیریهای نسنجیده میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد آنلاین، در شرایطی که سیاست خارجی ایران بیش از هر زمان دیگری به خویشتنداری و تدبیر نیازمند است، پیشنهاد بستن تنگه هرمز به عنوان یک اهرم فشار بر کشورهای غربی، بار دیگر این گذرگاه استراتژیک را به مرکز توجهات سیاسی بازگردانده است. این پیشنهاد که از سوی حسنعلی اخلاقی، نماینده مشهد و ۶۲ نماینده دیگر مجلس به رئیسجمهور ارائه شده، در ظاهر به دنبال افزایش قدرت چانهزنی ایران است، اما در واقع میتواند با ریسکهای اقتصادی، حقوقی و امنیتی همراه باشد که به گسترش دامنه بحران منجر میشود.
تنگه هرمز به عنوان یکی از مهمترین گلوگاههای انرژی جهان، نقش حیاتی در تأمین نفت جهانی ایفا میکند. این تنگه در باریکترین نقطه خود تنها ۴۰ کیلومتر عرض دارد و حدود ۲۰ درصد از نفت مصرفی جهان از این آبراه عبور میکند. بر اساس دادههای اخیر، در نیمه نخست سال ۱۴۰۲، روزانه نزدیک به ۲۰ میلیون بشکه نفت از این مسیر عبور کرده است. بستن این تنگه نه تنها میتواند به افزایش قیمت نفت جهانی منجر شود، بلکه ممکن است به عنوان ابزاری علیه خود ایران به کار گرفته شود، زیرا بسیاری از کشورهای جهان به این مسیر وابستهاند و واکنشهای بینالمللی میتواند به تشدید تنشها بیانجامد.
در حالی که برخی جناحهای تندرو از بستن تنگه هرمز به عنوان یک گزینه استراتژیک نام میبرند، تحلیل دقیق نشان میدهد که این اقدام میتواند به تضعیف جایگاه ایران در عرصه بینالمللی منجر شود. با توجه به اهمیت اقتصادی و ژئوپلیتیک این تنگه، هرگونه اقدام نسنجیده میتواند به عواقب جبرانناپذیری برای اقتصاد کشور منجر شود. در این میان، تحلیلگران اقتصادی هشدار میدهند که بستن تنگه هرمز نه تنها به بهبود وضعیت ایران کمک نخواهد کرد، بلکه ممکن است روابط تجاری و اقتصادی کشور را با چالشهای بیشتری مواجه کند.
در نهایت، با توجه به پیچیدگیهای اقتصادی و امنیتی پیرامون بستن تنگه هرمز، ضروری است که تصمیمگیریها با دقت و بر اساس تحلیلهای جامع صورت گیرد. این موضوع نه تنها به حفظ منافع ملی کمک میکند، بلکه میتواند به جلوگیری از تشدید تنشهای منطقهای و بینالمللی نیز منجر شود. در این راستا، خویشتنداری و تدبیر در سیاستگذاریهای خارجی از اهمیت ویژهای برخوردار است.




