تشدید تنشهای تجاری آمریکا و چین؛ بازی پیچیده در عرصه اقتصاد جهانی

تنشهای تجاری میان آمریکا و چین با اعمال کنترلهای جدید چین بر صادرات عناصر نادر خاکی و تهدید ترامپ به تعرفههای ۱۰۰ درصدی تشدید شده است. این اقدامات میتواند به اختلال در زنجیره تأمین جهانی و افزایش بیثباتی اقتصادی منجر شود و نیازمند دیپلماسی اقتصادی است.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد آنلاین، در بحبوحه آرامش نسبی که میان واشنگتن و پکن برقرار شده بود، بار دیگر شعلههای تنشهای تجاری میان این دو قدرت اقتصادی زبانه کشید. در حالی که دیدار میان دونالد ترامپ و شی جینپینگ نویدبخش کاهش تنشها بود، اکنون شاهد ورود این دو کشور به مرحلهای جدید از رویارویی آشکار اقتصادی و سیاسی هستیم. روز پنجشنبه، چین اعلام کرد که کنترلهای جدیدی بر صادرات عناصر نادر خاکی اعمال خواهد کرد. این عناصر که در صنایع کلیدی نظیر تولید نیمرساناها، خودروهای برقی، تجهیزات دفاعی و فناوریهای سبز نقشی حیاتی ایفا میکنند، به عنوان یکی از ابزارهای استراتژیک پکن برای اعمال نفوذ در زنجیره تأمین جهانی محسوب میشوند.
این تصمیم چین که شامل افزودن پنج عنصر جدید به فهرست مواد نیازمند مجوز صادرات است، شرکتهای بینالمللی، به ویژه شرکتهای آمریکایی را ملزم میکند تا برای دسترسی به این مواد حیاتی، به تایید مستقیم پکن وابسته شوند. این اقدام، نگرانیهای گستردهای را در میان فعالان اقتصادی برانگیخته است، چرا که میتواند به اختلال در زنجیره تأمین جهانی و افزایش هزینههای تولید منجر شود. در واکنش به این اقدام، دونالد ترامپ تهدید کرد که تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر تمامی کالاهای وارداتی از چین اعمال خواهد کرد و همچنین دیدار برنامهریزیشده خود با رئیسجمهور چین را لغو میکند. این تهدیدات میتواند به تشدید بیشتر تنشها و افزایش بیثباتی در بازارهای مالی جهانی منجر شود.
در این میان، تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که این تحولات میتواند تبعات گستردهای برای اقتصاد جهانی به همراه داشته باشد. افزایش تعرفهها و محدودیتهای صادراتی ممکن است به کاهش رشد اقتصادی در هر دو کشور و حتی در سطح جهانی منجر شود. با توجه به وابستگی متقابل اقتصادهای بزرگ به زنجیرههای تأمین جهانی، هرگونه اختلال در این زنجیرهها میتواند به افزایش قیمتها و کاهش دسترسی به کالاهای اساسی منجر شود. در این شرایط، همکاری و دیپلماسی اقتصادی میتواند نقشی کلیدی در کاهش تنشها و بازگرداندن ثبات به بازارهای جهانی ایفا کند.
در نهایت، به نظر میرسد که آینده روابط تجاری میان آمریکا و چین در گرو تصمیمات استراتژیک هر دو کشور و توانایی آنها در مدیریت تنشها و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای حل و فصل اختلافات است. با توجه به اهمیت این دو اقتصاد بزرگ در صحنه جهانی، هرگونه تغییر در روابط تجاری آنها میتواند پیامدهای گستردهای برای اقتصاد جهانی داشته باشد. از این رو، نظارت دقیق بر تحولات و اتخاذ رویکردهای هوشمندانه در سیاستگذاری اقتصادی از اهمیت ویژهای برخوردار است.




