ضرورت همگرایی استراتژیک با تهران در نظم نوین جهانی

تحلیل همگرایی ایران و دولتهای عربی، بهویژه با اظهارات وزیر خارجه عمان، نشاندهنده تحولی در سیاستگذاری منطقهای است. این تغییرات میتواند به کاهش تنشها و افزایش همکاریهای اقتصادی و امنیتی میان ایران و کشورهای عربی کمک کند و به توسعه اقتصادی پایدار منجر شود.
به نقل از خبرگزاری دنیای اقتصاد، در چشمانداز روابط بینالملل، تحلیل همگرایی ایران و دولتهای عربی بهویژه در پرتو اظهارات اخیر وزیر امور خارجه عمان، نشاندهنده تحولی مهم در سیاستگذاری منطقهای است. این اظهارات را نمیتوان بهعنوان نشانهای قطعی از تغییر ساختاری در رویکرد کل شورای همکاری خلیج فارس نسبت به ایران تلقی کرد، بلکه بیشتر بهعنوان تلاشی برای ایجاد توازن منطقهای در شرایطی است که نظم جهانی به سمت چندقطبی شدن پیش میرود. وزیر امور خارجه عمان در نشست دیالوگ منامه ۱۴۰۴ تأکید کرده است که سیاستهای انزوا یا مهار ایران تاکنون کارساز نبوده و باید ایران را در مکانیسمهای امنیتی منطقهای مشارکت داد.
این موضعگیری بخشی از فرآیند گستردهتری است که در آن بازیگران منطقهای به دنبال کاهش هزینههای امنیتی و کاهش ریسکهای زنجیرهای مانند اختلال در صادرات انرژی یا تنش در تنگه هرمز هستند. این اقدام بیشتر بهعنوان یک تاکتیک موقت تلقی میشود تا یک پروژه استراتژیک و بازطراحیشده توسط کل شورا. تجربه تاریخی نشان میدهد که شورای همکاری خلیج فارس همواره از انسجام کامل در سیاست خارجی برخوردار نبوده و نحوه تنظیم روابط با ایران یکی از مسائل چالشی میان اعضای شورا بوده است.
در این راستا، میتوان گفت که موضع عمان، علامتی از تغییر در جهت توازندهی و بازتعریف اجزای سیاست خارجی منطقهای است. این تغییرات میتواند زمینهساز کاهش تنشها و افزایش همکاریهای اقتصادی و امنیتی میان ایران و کشورهای عربی باشد. در شرایطی که جهان به سمت نظم چندقطبی حرکت میکند، همکاریهای منطقهای میتواند نقش کلیدی در تثبیت امنیت و توسعه اقتصادی ایفا کند. به نظر میرسد که کشورهای منطقه به تدریج به این واقعیت پی بردهاند که همکاری با ایران نه تنها به نفع امنیت منطقهای است، بلکه میتواند به توسعه اقتصادی پایدار نیز کمک کند.
در نهایت، این تحولات نشاندهنده ضرورت بازنگری در سیاستهای منطقهای و بینالمللی است. با توجه به تغییرات سریع در ساختار قدرت جهانی، کشورهای منطقه باید به دنبال راهحلهای پایدار و همکاریهای استراتژیک باشند که نه تنها به کاهش تنشها کمک کند، بلکه به توسعه و رشد اقتصادی منطقه نیز منجر شود. این تغییرات میتواند به عنوان فرصتی برای بازتعریف روابط و ایجاد یک نظم منطقهای جدید و پایدار تلقی شود.




