آیا ترامپ از پرونده اوکراین درس میگیرد؟ | نتانیاهو و فریبهای گذشته | چالشهای پیچیده حماس

دیدار ترامپ با نتانیاهو و طرح صلح پیشنهادی او برای غزه، با تأکید بر خوشبینی و فشار بر طرفهای مقابل، بهعنوان نقطه عطفی توصیف شده است. این طرح شامل تشکیل نیروی بینالمللی پس از خلع سلاح حماس است و موفقیت آن به حمایت بینالمللی بستگی دارد.
به نقل از خبرگزاری اقتصاد نیوز، در پی دیدار اخیر دونالد ترامپ با نخستوزیر اسرائیل در کاخ سفید، رئیسجمهور ایالات متحده این روز را بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ بشری توصیف کرد. این اظهارات، حتی از سوی فردی که به اغراقگویی شهرت دارد، انتظارات از طرح صلح پیشنهادی او را به سطوح بیسابقهای رسانده است. در شرایطی که دولت کنونی آمریکا هر رویداد را بهعنوان دستاوردی بزرگ معرفی میکند، راهبرد اصلی آن در ایجاد صلح، تکیه بر خوشبینی افراطی نسبت به نتایج است. این رویکرد، طرفهای مقابل را تحت فشار قرار میدهد تا به توافقات پیشنهادی تن دهند.
با این حال، بحران انسانی در غزه بهقدری وخیم و دردناک است که هر تلاشی برای پایان دادن به این رنج بزرگ باید با جدیت دنبال شود. طرح ترامپ برای پایان دادن به جنگ در غزه شامل تشکیل نیروی بینالمللی تثبیت است که پس از خلع سلاح حماس، مسئولیت امنیت غزه را بر عهده خواهد گرفت. این طرح که بهنظر میرسد جدیترین و جامعترین تلاش دولت او برای خاتمه دادن به درگیریهای غزه باشد، در صورت اجرای کامل میتواند به یک نقطه عطف در منطقه تبدیل شود.
نتانیاهو، با سابقه طولانی در فریب دادن، همچنان بهعنوان یک بازیگر کلیدی در این ماجرا مطرح است. در این میان، حماس نیز با انتخابهای دشواری مواجه است که میتواند سرنوشت این گروه و منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. تحلیلگران معتقدند که موفقیت این طرح به توانایی ترامپ در جلب حمایت بینالمللی و مدیریت دقیق تحولات وابسته است. با توجه به پیچیدگیهای منطقهای و بینالمللی، پیشبینی میشود که اجرای چنین طرحی با چالشهای فراوانی روبرو شود.
در نهایت، تنها زمان نشان خواهد داد که آیا این تلاشها میتواند به صلح پایدار در غزه منجر شود یا خیر. اما آنچه مسلم است، نیاز فوری به راهحلهای پایدار و عملی برای پایان دادن به بحران انسانی در این منطقه است. به همین دلیل، جامعه جهانی باید با دقت و تعهد بیشتری به این مسئله بپردازد تا به یک راهحل جامع و مؤثر دست یابد.




